MAHART25

(MAHART25)مکانی مناسب برای کشف مهارت ها در زندگی و...

(MAHART25)مکانی مناسب برای کشف مهارت ها در زندگی و...

MAHART25
کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه
<center><audio controls autoplay preload="none" style="width:94%;margin:0% 3%;"><source type="audio/mpeg" id="player" src="http://dl.tabamusic.com/Music/1399/07/Behnam Bani - Khoshhalam (128).mp3">مرورگر شما از Player ساپورت نمی کند</audio><br /><a href="http://tabamusic.com" target="_blank">دانلود آهنگ</a></center>

مهارت های حل مسئله 

منبع:هنرزندگی

مهارت های حل مسئله  نویسنده : هنر زندگی مهارت حل مسئله فرآیندی ذهنی است که شامل کشف، آنالیز و حل مشکلات می‌شود. هدف نهایی حل مسئله غلبه بر موانع و پیدا کردن بهترین راه حل برای موضوعات است. بهترین راه حل برای رفع مشکلات را نمی‌توان به صورت تعریف کلی ارائه دارد. در واقع بسته به موقعیتی که فرد در آن قرار دارد راهکارها متغیر است. در بعضی از مسائل بهترین روش این است که افراد اطلاعات خود را بالا ببرند و دانسته‌های قبلی خود را به کار ببندند. گاهی نیز بهتر است تا افراد از خلاقیت خود به صورت بداهه استفاده کنند. یادگیری مهارت‌های حل مسئله به شما کمک می‌کنند در مواجهه با تعارضات راه حل‌های گوناگون را در نظر بگیرید و بهترین آن‌ها را انتخاب کنید. مهم‌ترین معیار و گزینه برای حل مسئله بینش است. در ادامه توضیحات بیشتری را در این زمینه ارائه داده‌ایم. برای دریافت مشاوره در زمینه مهارت حل مسئله می‌توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره9099075228 و از تهران با شماره ی 9092305265تماس بگیرید. لزوم بهره‌مندی از مهارت حل مسئله حل مسئله از جمله مهارت‌های زندگی است که بهره‌مندی از آن منجر به پیشرفت در زندگی و بهبود روابط اجتماعی می‌شود. ممکن است مشکلات مدام به سمت شما هجوم بیاورند و شما را به زحمت بیاندازند. در صورتی که توان مقابله با آن‌ها را به شیوه‌ای مؤثر نداشته‌باشید آسیب‌های روحی فراوانی به سراغ شما می‌آیند. به کار گیری مهارت حل مسئله از این موضوعات جلوگیری می‌کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه انواع مهارت های زندگیکلیک کنید. حل کردن مسائل به صورت مرحله‌ای برای حل کردن مسائل به شیوه صحیح و بهینه، لازم است مراحلی را به صورت پیوسته طی کنید.  بسیاری از محققان از مجموعه این مراحل با عنوان روش حل مسئله «دایره‌ای» یاد می‌کنند. این روش شامل بهبود استراتژی‌ها و طبقه بندی دانش می‌شود. گاهی افراد مراحل را به صورت جدی طی نمی‌کنند و سریع از آن عبور می‌کنند؛ به همین دلیل موفق به یادگیری و به کارگیری این مهارت نمی‌شوند. در وضعیتی دیگر ممکن است فرد برای مدت زیادی در هر کدام از مراحل باقی بماند و یا به مراحل قبلی بازگردد تا در نهایت راه حل متناسب را بیابد. درمان شناختی رفتاری به شما کمک می‌کند تا به بهترین نحو با تعارضات موجود مقابله کنید. برای آشنایی بیشتر با درمان شناختی رفتاری کلیک کنید. در ادامه به بررسی مراحل حل مسئله پرداخته‌ایم. چگونه مهارت حل مسئله را در خود پرورش دهیم؟ انجام مراحل زیر به صورت پیوسته به شما کمک می‌کند تا مهارت حل مسئله را در خود پرورش دهید و به راه حل‌های مناسب در مواجهه با مشکلات برسید. ۱. شناسایی مسئله: این مرحله ممکن است بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد اما همیشه شناسایی مسئله کاری ساده به شمار نمی‌رود. در پاره ای از اوقات، افراد درگیر در یک مسئله ممکن است به اشتباه تنها بخشی از مسئله را به عنوان مشکل در نظر بگیرند. این امر باعث می‌شود تا تلاش‌های افراد ناکافی و با بی ثمر باشد. ۲. تعریف مسئله: پس از این که مسئله شناخته شد، حال نیاز است تا مسئله به طور کامل تعریف شود تا بتوان برای حل آن اقداماتی کرد. توجه داشته‌باشید که تعریف مسئله باید قابل سنجش، عینی و اختصاصی باشد. مسئله را به گونه‌ای برای خود شرح دهید که رسیدن به هدف در آن امکان پذیر باشد. ۳. مهارت حل مسئله | شکل دادن ا ستراتژی: قدم بعدی برای حل مسئله، پرورش دادن یک راه حل است. طبیعتا نمی‌توان یک استراتژی و روش کلی را در این مرحله به کار گرفت؛ چرا که این استراتژی بسته به شخصیت فرد و موقعیتی که در آن قرار دارد، متفاوت است. از مشکلاتی که باعث می‌شود فرد در این مرحله به طور موفقیت آمیز عمل نکند، ابتلا به اختلالات شخصیتی است. جهت آشنایی با اختلالات شخصیت و علائم آن‌ها کلیک کنید. ۴. سازماندهی اطلاعات: پیش از به کارگیری راه حل مورد نظر اطلاعات بهتر است اطلاعات خود را طبقه بندی کنید. آگاهی شما از مسئله چقدر است؟ چه چیزهایی برای شما مبهم هستند؟ اطلاعات دیگری که در دسترس هستند و برای انتخاب بهترین راه حل لازم‌اند را سازماندهی کنید. ۵. اختصاص منابع: در صورتی که از منابع نامحدود مالی، زمانی و منابع مورد نیاز دیگر برای حل مسئله، برخوردار نیستید، پیش از شروع به حل کردن مسائل، اولویت آن‌ها را تعیین کنید. اگر مسئله مهمی نیست، نیازی به هدر دادن منابع زیاد برای آن ندارید. پس بیشتر انرژی و منبع خود را بر روی مسائل مهمتر متمرکز کنید. ۶. نظارت بر پیشرفت: یک روش حل مسئله کارآمد، میل به ارائه نظارت بر نوع پیشرفت را به همراه دارد. اگر روش پیش رو موجب پیشرفت نمی‌شود، نیاز است تا روش و یا هدف مورد بازبینی قرار گیرد. این نکته را در نظر داشته‌باشید که میزان اعتماد به نفس شما در بینشتان نسبت به پیشرفت تأثیر می‌گذارد. در این زمینه پیشنهاد می‌کنیم مقاله اعتماد به نفس را مطالعه کنید. ۷. ارزیابی نتایج: پس از رسیدن به به یک راه حل، نیاز است تا نتایج را ارزیابی کرده و تعیین کنید که آیا مسیر انتخاب شده برای حل مشکل مسیر مناسبی است یا خیر. ارزیابی ممکن است سریع صورت گیرد، مثل چک کردن پاسخ یک مسئله ریاضی برای پی بردن به صحیح بودن آن، یا می‌تواند آهسته صورت گیرد، مثل ارزیابی جلسات روان درمانی پس از چندین ماه. تقویت مهارت حل مسئله با آگاهی از موانع آن در حل مسئله موانع و مشکلاتی که بر سر راه فرد قرار می‌گیرند بررسی می‌شود. موانع بسیاری وجود دارند که گاها فرد را در رسیدن به راه حل مناسب دچار مشکل می‌کنند. در صورتی که نسبت به موانع شناخت کافی داشته باشید می‌توانید با تلاش برای از بین بردن آن‌ها مهارت حل مسئله را نیز در خود پرورش دهید. در ادامه مهم‌ترین موانع وجودی را شرح داده‌ایم: ۱. اضطراب: اضطراب از عواملی است که می‌تواند پتانسیل حل مسئله را در افراد کاهش دهد. علائم اضطراب در زمان حل مسئله مانند یک ویروس می‌تواند در مراحل مختلف نفوذ کرده و باعث شود تا حل کردن مسئله مختل شود. درمان اضطراب و تمرین‌های کاهش استرس برای بالا بردن توانایی فرد لازم می‌باشد. برای کسب آگاهی در زمینه درمان اضطرابکلیک کنید. ۲. مهارت حل مسئله | تجربه شکست: تجربه شکست می‌تواند به دو طریق عمل کند، یا می‌تواند در زمان مسئله جدید اضطراب فرد را بالاتر ببرد و اجازه رفتار موثر ندهد و یا می‌تواند باعث شود تا فرد به طرق دیگر سعی در تخلیه هیجانی کند و کمتر وارد مسئله و روش‌های حل آن شود. شکست عشقی و یا هر شکستی دیگری که فرد با آن مواجه می‌شود ممکن است در او اثر کرده و اعتماد به نفس او را تحت شعاع قرار دهد. مطالعه مقاله شکست عشقی می‌تواند در رابطه با حل این مشکل مفید باشد. ۳. رفتار تکانشی: رفتار تکانشی موجب می‌شود فرد برای انتخاب اولویت و یا اختصاص دادن به منابع منطقی فکر نکند و نتواند راه و روش مناسبی برای حل کردن مسئله بیابد. رفتار تکانشی بازده حل کردن مسائل را پایین می‌آورد. این رفتارها می‌تواند به دلایل مختلف مانند فشار عصبی، اختلالات شخصیت و یا تربیتی ایجاد شود. ۴. ویژگی‌های شخصیتی: افراد با سبک‌های شخصیتی گوناگون به طرق مختلفی سعی در حل کردن مسائل مختلف می‌کنند. آن‌ها با اختصاص دادن منابع نامناسب به مسائل و یا اتخاذ روش‌های نامناسب معمولا در حل کردن مسائل به مشکل بر می‌خورند و نمی‌توانند رفتاری کارآمد را نشان دهند.فراگیری مهارت‌های حل مسئله نیاز به تمرین و گذاشتن زمان دارد. نحوه برخورد با مسائل موضوعی است که در طی سال‌ها و بر اثر تجربه و آموخته‌ها شکل می‌گیرد. برای تغییر افکار و رفتارهایی که سال‌ها همراه شما بوده‌اند به کمک یک متخصص نیاز دارید. مراجعه بهمشاوره روانشناسی و استفاده از درمان‌های شناختی رفتاری فرد را برای اتخاذ مهارت‌های جدید و از بین بردن موانع ذکر شده یاری می‌دهند. برای دریافت مشاوره در زمینه مهارت حل مسئله می‌توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره9099075228 و از تهران با شماره ی 9092305265تماس بگیرید


این روزها ارتباط برقرار کردن با دیگران و شبکه‌سازی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. مهارت‌های اجتماعی به عضو جدایی‌ناپذیر هر کسب‌وکاری تبدیل شده‌اند و به افزایش میزان فروش کمک می‌کنند.

شاید بارها پیش آمده باشد که از خودتان بپرسید چگونه می‌توان مهارت‌های اجتماعی را افزایش داد؟ به نظر می‌رسد این سؤال به دغدغه‌ی ذهنی افراد زیادی تبدیل شده و اخیرا در کوئرا نیز مطرح شده است. کوئرا سایتی است که مردم پرسش‌های خود را مطرح می‌کنند و افرادی که پاسخ آن را بدانند، دانش خود را با دیگران در میان می‌گذارند. چگونگی افزایش مهارت‌های اجتماعی نیز سؤالی است که اخیرا در این سایت مطرح شده و میلنا رنجلاو، دانشجوی دکترای مهندسی عمران به آن پاسخ داده است. در ادامه‌ی این مقاله‌ی  به بررسی ۱۰ راه حل پیشنهادی او برای افزایش مهارت‌های اجتماعی می‌پردازیم. این مهارت‌ها به افزایش میزان فروش محصولات نیز کمک می‌کنند.

social skills

۱- به صحبت‌های دیگران گوش دهید

اغلب مردم تمایلی به گوش دادن به حرف‌های دیگران ندارند. درواقع این افراد هیچ علاقه‌ای به شنیدن حرف‌های دیگران ندارند و دوست دارند جمعی که در آن حضور دارند، با حرف‌هایشان هدایت کنند. درصورتی‌که این رفتار هیچ تأثیر مثبتی روی دیگران نمی‌گذارد. برای افزایش مهارت‌های اجتماعی با دقت به حرف‌های دیگران گوش دهید و با پرسیدن سؤال‌های مرتبط، علاقه‌ی خود را به صحبت‌های طرف مقابل نشان دهید.

۲- به داستان‌های دیگران علاقه نشان دهید

همه‌ی ما کمی حس خودخواهی داریم و افرادی را که به داستان‌هایمان علاقه نشان می‌دهند بیشتر از سایرین دوست داریم. افرادی که  به شنیدن صحبت‌های دیگران علاقه نشان می‌دهند معمولا جذاب‌تر هستند. بنابراین سعی کنید از صحبت‌های طرف مقابل نکات جدیدی یاد بگیرید.

۳- مشخص کنید که در چه جمع‌هایی راحت‌تر هستید

برخی افراد صحبت کردن با یک شخص را به صحبت کردن با عده‌ی زیاد ترجیح می‌دهند. شما جزو کدام دسته هستید؟ مشخص کردن این موضوع کمک می‌کند محیط بهتری برای درخشش مهارت‌های اجتماعی خود بسازید. بسیاری از افراد مکالمه با یک نفر را به مکالمات گروهی ترجیح می‌دهند. این افراد دوست دارند ارتباط عمیق‌تری با دیگران برقرار کنند و از این طریق تأثیر بهتری روی مخاطب خود بگذارند. به احساسات درونی خود مراجعه کنید و ببینید با کدام حالت راحت‌تر هستید. کدام نوع از ارتباطات کمک می‌کند با دیگران دوست شوید و مکالمه‌ی به‌یادماندنی‌تری ارائه دهید؟

social skills

۴- منفی بافی و صحبت‌های طعنه‌آمیز را کنار بگذارید

سعی کنید نگرش منفی را کنار بگذارید و در مورد هر موضوعی شکایت نکنید. چنین رفتارهایی به‌شدت زننده هستند. همه‌ی ما در زندگی درگیر ترس و استرس هستیم و به همین دلیل، تلاش می‌کنیم حداقل در مکالمات روزمره از این موضوعات فاصله بگیریم؛ درنتیجه همصحبتی با افراد مهربان، شوخ و سرزنده را به افراد ناامید و منفی‌باف ترجیح می‌دهیم. منتقل کردن افکار منفی به دیگران مانند فروختن یخ به اسکیموها است و مطمئنا هیچ خریداری برای آن پیدا نمی‌شود.

۵- نام دیگران را به خاطر بسپارید

شاید شما هم با افرادی برخورد کرده باشید که می‌گویند حافظه‌ی ضعیفی دارند و نمی‌توانند نام دیگران را به خاطر بسپارند. درصورتی‌که اگر به همین افراد گفته شود بابت به یادآوردن نام دیگران به آن‌ها هزار دلار پرداخت می‌شود، حافظه‌شان تقویت خواهد شد. بنابراین ایراد از عملکرد مغز نیست و همه چیز به انگیزه بستگی دارد. اگر فردی واقعا بخواهد نامی را به یاد بیاورد بدون شک این کار را انجام خواهد داد. پس زمانی که می‌خواهید با دیگری ارتباط برقرار کنید، نامش را بپرسید. اگر اولین بار متوجه نشدید، از او بخواهید دوباره آن را تکرار کند. اگر باز هم فراموش کردید، نام او را از افراد حاضر در جمع بپرسید. سپس شخص مورد نظر را با نامش صدا کنید. مردم عاشق این کار هستند.

۶- داستان‌های دیگران را به یاد بسپارید

هدف از گوش دادن به صحبت‌های دیگران این است که حرف‌های آن‌ها را به خاطر بسپارید. با دقت به حرف‌هایی که می‌زنند گوش بدهید و در مکالمات بعدی خود از این اطلاعات استفاده کنید. به‌عنوان مثال دانستن نام اعضای خانواده، نام حیوان خانگی، سرگرمی‌ها و جزئیات کار دیگران کمک می‌کند در آینده مکالمه‌ی عمیق‌تری با آن‌ها داشته باشید. این روزها اغلب افراد توجهی به حرف‌های دیگران ندارند و به دنبال این هستند که هر چه زودتر نوبتشان شود تا خودشان شروع به صحبت کنند. بنابراین زمانی که شخصی ببیند اطلاعاتی را که در مکالمات قبلی به شما داده است به یاد دارید، بسیار خوشحال خواهد شد.

۷- در صحبت کردن زیاده‌روی نکنید

مکالمات مانند خیابان دوطرفه هستند و نیازی نیست در مورد هر موضوعی اظهار نظر کنید یا بخواهید داستانی را تعریف کنید. می‌توانید مکالمه را با مطرح کردن یک پرسش جدید یا تکان دادن سر پیش ببرید. افرادی که زیاد صحبت می‌کنند هیچ جذابیتی برای دیگران ندارند و معمولا کسی دوست ندارد با آن‌ها هم‌کلام شود.

social skills

۸- ارتباط خود را حفظ کنید

شبکه‌سازی به معنای نزدیک شدن به دیگران و شروع یک مکالمه‌ی جدید نیست؛ این تازه آغاز ماجرا است. قدرت واقعی شبکه‌سازی در حفظ کردن ارتباطات است. ارتباط مانند دوی ماراتن است و باید با سرعت یکنواختی پیش برود؛ نه اینکه مانند دوی سرعت زود تمام شود. سعی کنید ارتباط خود را با طرف مقابل حفظ کنید؛ به‌عنوان مثال اگر طرف مقابل از شما خواسته است مقاله، وبینار یا پادکستی برایش ارسال کنید، این کار را حتما انجام دهید. این یعنی شما فرد قابل اطمینانی هستید و به طرف مقابل خود اهمیت می‌دهید. اغلب افراد فراموش می‌کنند چیزی که از آن‌ها خواسته می‌شود، در موعد مقرر ارسال کنند؛ به همین دلیل افرادی که فراموش نمی‌کنند، تأثیر فوق‌العاده خوبی روی طرف مقابل خود خواهند گذاشت.

۹- مکالمه را به‌موقع قطع کنید

هیچ شخصی دوست ندارد ساعت‌ها پای صحبت شخصی که به‌تازگی ملاقات کرده است بنشیند. هرقدر مکالمات کوتاه‌تر باشند کیفیت بالاتری خواهند داشت.

۱۰- احساسات خود را بیان کنید

بیان کردن احساسات یکی از اصلی‌ترین مواردی است که کیفیت مکالمات را افزایش می‌دهد. به دیگران احترام بگذارید، آن‌ها را تحسین کنید، جنبه‌های مثبت کارشان را پیدا کنید و از آن‌ها تعریف کنید، آن‌ها را ببخشید و قضاوتشان نکنید، سعی کنید احساسات واقعی خود را بروز دهید و تا جای ممکن به آن‌ها کمک کنید

۱۲ روش برای بهبود مهارت‌های اجتماعی

۱۲ روش برای بهبود مهارت‌های اجتماعی

خجالت، کمرویی و عدم توانایی ارتباط صحیح با دیگران می‌تواند زندگی اجتماعی و حرفه‌ای ما را به مخاطره بیندازد. با پیروی از این ۱۲ استراتژی، می‌توانیم مهارت‌های اجتماعی خود را بهبود داده، با اعتماد به نفس بیشتری وارد اجتماع شویم و ارتباطات مؤثری با دیگران داشته باشیم.
روش اول: مثل یک فرد اجتماعی رفتار کردن
نباید اجازه دهیم که اضطراب، ما را عقب نگه دارد. وقتی تصمیم می‌گیریم مثل یک فرد اجتماعی رفتار کنیم، همه‌ی تلاشمان را خواهیم کرد تا با افراد جدید حرف بزنیم و وارد گفتگو با آن‌ها شویم حتی اگر احساس هول شدن و دستپاچگی به سراغمان بیاید. شاید این‌طور رفتار کردن در ابتدا سخت به نظر برسد اما به‌ مرور زمان، آسان‌تر و سریع‌تر می‌توانیم مهارت‌های اجتماعی خود را بهبود ببخشیم.
روش دوم: برداشتن قدم‌های کوچک
گاهی مجبور می‌شویم در یک مهمانی شرکت کرده و یا زمانی را در بین جمعیت انبوهی از مردم سپری کنیم؛ در این حالت باید از کم شروع کنیم. به عنوان مثال وارد فروشگاه می‌شویم و به فروشنده می‌گوییم «متشکرم» یا به رستوران می‌رویم و غذا سفارش می‌دهیم. با این روش می‌توانیم انجام مکالمات کوتاه با دیگران را به شکل تدریجی تمرین کنیم.
روش سوم: پرسیدن سؤالات باز
استفاده از سؤالات باز یا Open-Ended Questions یک مهارت است و با یادگیری تکنیک‌های طرح چنین سؤالاتی، می‌توانیم در گفتگوهایمان با دیگران به آن‌ها چراغ سبز نشان دهیم تا با شرح و تفصیل بیشتری صحبت کنند. این سؤالات پاسخی فراتر از یک «بله» یا «خیر» ساده دارند؛ با پرسیدن این سؤالات، درها را گشوده و از دیگران دعوت می‌کنیم تا به گفتگو با ما ادامه دهند و از این طریق توجه آن‌ها را جلب خواهیم کرد.
روش چهارم: تشویق دیگران به اینکه در مورد خودشان صحبت کنند
بیشتر مردم واقعاً از اینکه در مورد خودشان صحبت کنند لذت می‌برند مثلاً سؤال کردن در مورد حرفه‌، سرگرمی یا خانواده آن‌ها. در مدتی که آن‌ها در این مورد صحبت می‌کنند بهتر است با اشتیاق و علاقه به صحبت‌های آن‌ها گوش دهیم.
روش پنجم: تعیین هدف
می‌توانیم اهداف کوچکی را برای خودمان تعیین کنیم. شاید مایل باشید یک مهارت خاص را تمرین کنید یا شاید هم بخواهید در فعالیت‌های اجتماعی جامعه‌ی خود شرکت کنید. از این طریق هدفمان را تعیین کرده و بر روی استراتژی‌های بهبود مهارت‌های زندگی اجتماعی خود، کار خواهیم کرد.
روش ششم: تعریف کردن سخاوتمندانه از دیگران
تعریف کردن از دیگران، چراغ سبزی برای ایجاد یک گفتگوی مؤثر با آن‌ها است. وقتی از همکارمان بابت ارائه‌ی خوب او در یک جلسه کاری یا از ماشین جدید همسایه‌مان تعریف می‌کنیم چنین رفتاری، نشان‌دهنده‌ی برخورد دوستانه‌‌‌ی ما با آن‌ها است.
روش هفتم: خواندن کتاب در زمینه‌ی مهارت‌های اجتماعی
کتاب‌های زیادی در مورد تقویت مهارت‌های اجتماعی در بازار وجود دارد. فقط یک نکته مهم را باید به ذهن بسپارید که خواندن کتاب در زمینه‌ی چنین‌ مهارت‌هایی، از ما یک کارشناس خبره نمی‌سازد؛ بلکه باید بارها و بارها آموخته‌هایمان را تمرین کنیم.
روش هشتم: تمرین رفتار‌های خوب
رفتارهای خوب، مسیری طولانی در جهت بهبود مهارت‌های اجتماعی هستند. تمرین مؤدب بودن، ابراز قدردانی و رعایت آداب صحیح غذا خوردن با دیگران نمونه‌‌هایی از این رفتارها هستند.
روش نهم: توجه داشتن به زبان بدن خود
ارتباطات غیرکلامی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. اگر به تقویت زبان بدن خود توجه داشته باشیم می‌توانیم در این نوع از ارتباطات نیز به شکلی موفق عمل کنیم. تلاش برای حفظ آرامش و برقراری ارتباط چشمی مؤثر با مخاطب، از نمونه‌های توجه داشتن به زبان بدن در حین گفتگو و ایجاد ارتباط با دیگران است.
روش دهم: پیوستن به گروه‌های پشتیبان
در بسیاری از جوامع، گروهایی برای کمک و حمایت از افرادی که تصمیم دارند مهارت‌های اجتماعی خود را بالا ببرند تشکیل می‌شوند. این گروه‌ها به افراد کمک می‌کنند تا بر خجالت، کمرویی و اضطراب خود هنگام ارتباط با دیگران غلبه کنند، مهارت‌های جدید را بیاموزند و آن‌ها را تمرین کنند.
روش یازدهم: آگاهی از خبرهای روز
وقتی از اخبار روز جامعه‌ی خود و جهان مطلع باشیم می‌توانیم حرفی برای گفتن با دیگران داشته باشیم. البته بهتر است از موضوعات بحث‌برانگیز و چالشی که باعث ایجاد اختلافات شدید با دیگران می‌شود دوری کرده و به جای آن در مورد خبرهای جذاب و مورد علاقه‌ی خود و دیگران گفتگو کنیم.
 روش دوازدهم: تشخیص و جایگزینی افکار منفی
وقتی در مورد تعاملات اجتماعی خود دارای افکار منفی باشیم، این افکار می‌توانند به پیش‌گویی محقق کننده یا Self-fulfilling prophecy تبدیل شوند. پیش‌گویی محقق کننده به آن‌گونه از پیش‌بینی گفته می‌شود که بعد از آنکه اعلام یا صادر می‌شود خودش شرایطی ایجاد می‌کند که باعث می‌شود همان پیش‌گویی به حقیقت بپیوندد.
کسی که به طور کلی خوش‌بین است و دیگران را انسان‌هایی خوب می‌داند و انتظار دارد از مردم برخورد خوب ببیند، احتمالاً با خوش‌رویی با مردم برخورد می‌کند و در نتیجه از آن‌ها برخورد خوب و خوش اخلاقی می‌بیند. یا کسی که خود را خوش‌شانس می‌داند، بیشتر در رقابت‌های مختلف شرکت می‌کند و در نتیجه، احتمال برنده شدن او بیشتر می‌شود.
به عنوان مثال وقتی کسی که فکر می‌کند «من واقعاً بی ‌دست ‌و پا هستم و باید از رفتارم شرمنده باشم» به دلیل همین افکار منفی خود وقتی در یک مهمانی شرکت می‌کند در گوشه‌ای جدا از دیگران می‌نشیند و در نتیجه شانس آشنایی با افراد جدید و گفتگو با دوستانش را از دست خواهد داد.
اگر این افکار منفی را تشخیص دهیم می‌توانیم آن‌ها را با افکار واقعی و مثبت جایگزین کنیم. به عنوان مثال به خودمان بگوییم «من این توانایی را دارم که شروع کننده‌ی یک گفتگو باشم. من می‌توانم با افراد جدید ملاقات کن
م

 

کارگاه آموزش مهارتهای ارتباطی

در میان مجموعه مهارتهای زندگی، شاید بتوان گفت مهارتهای ارتباطی بیش از سایر مهارتها مورد توجه قرار گرفته و معمولاً در سازمان‌ها و محیط‌های کسب و کار هم، منابع قابل توجهی صرف آموزش دادن و یاد گرفتن مهارتهای ارتباطی و دانش ارتباطات می‌شود.

اما به نظر می‌رسد که حوزه‌های زیرمجموعه‌ی مهارتهای ارتباطی، متناسب با اثربخشی و اهمیت خود، مورد توجه قرار نگرفته‌اند.

 در بسیاری از زیرمجموعه‌های حوزه مهارتهای ارتباطی، کارآمد بودن مطالب و موضوعات، قربانی‌ جذابیت موضوعات کم اهمیت‌تر شده است. 

به این مثال‌ها توجه کنید: 

 در اصول و فنون مذاکره، منطقی است که همزمان به مواضع و گفته‌های صریح طرف مقابل و نیز به منافع پنهان و احساسات ناگفته‌ی او توجه کنیم.

اما بحث‌هایی مانند تحلیل علائم چهره و زبان بدن به خاطر جذاب بودن، سهم بسیار بیشتری از توجه را به خود جلب کرده‌اند. در حدی که مذاکره کردن گاهی اوقات در حد رفتار یک کارآگاه یا بازجو و تلاش دائمی برای کشف انگیزه‌های پنهان کاهش یافته است. کم نیستند آموزش‌های مذاکره که در آن‌ها، درک و تحلیل مواضع و گفته‌های صریح افراد، در حاشیه‌ی آموزش و در سایه‌ی پیام‌های پنهان و رفتارهای غیرکلامی قرار می‌گیرد.

 همچنین تسلط کلامی به معنای شناخت کلمات و به‌کارگیری درست آنها و مهارت در شفاف‌ترین و شیواترین بیان حرف‌ها از کلیدی‌ترین زیرمجموعه‌های مهارت ارتباطی است. اما بازی‌های کلامی و ترفندهای کلامی و ایجاد ابهام و ایهام در گفته‌ها، توجه بیشتری را به خود جلب کرده است.

 مهارت گفتگو هم – شاید به علت جذابیت کمتر – چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد. اما در مقابل مهارت متقاعدسازی (که مهم است اما در اولویت پایین‌ترین قرار دارد – از استقبال بسیار بیشتری بهره‌مند می‌شود.

آموزش مهارتهای ارتباطی و سرفصل های مورد علاقه در کارگاه های آموزشی مهارت ارتباطی

البته شاید لازم به تاکید باشد که:

متمم از هیچ‌یک از موضوعات فوق (حتی مواردی که جذابیت بیشتر اما اثربخشی کمتر دارند‌) غافل نیست.

اما بحث ما این است که در آموزش مهارتهای ارتباطی، منطقی است که مهارت های ارتباطی اثربخش‌تر (حتی اگر جذابیت کمتر دارند) در مقایسه با مهارتهای جذاب‌تر در اولویت قرار گیرند.

جایگاه مهارت ارائه در مجموعه مهارتهای ارتباطی کجاست؟

متمم برای مهارت ارائه مطلب، یک نقشه‌ی راه مستقل ارائه کرده است:

اگر چه نمی‌توان مهارت ارائه مطلب را به صورت مطلق از مجموعه مهارتهای ارتباطی جدا کرد، اما با توجه به اینکه متمم مهارت ارائه را به بحث و درس مستقلی تبدیل کرده است، منطقی است بپرسیم که متمم چه مرزی را برای مهارت ارائه در نظر گرفته و این مهارت چگونه از سایر مهارتهای ارتباطی تفکیک می‌شود؟

مهارت ارائه و مهارت شنیدن و مهارت گفتگو به عنوان زیرمجموعه های مهارت ارتباطی

اگر بگوییم مهارتهای ارتباطی با ترکیبی از مهارتهای ارسال پیام و مهارتهای دریافت پیام شکل می‌گیرند و ساخته می‌شوند،  ما مهارت ارائه را به عنوان مجموعه مهارت‌هایی در نظر می‌گیریم که سهم ارسال پیام در آنها به صورت محسوسی بیشتر از دریافت پیام است. 

مهارتهایی مانند مهارت شنیدن و به طور خاص مهارت گفتگو (به هر شکل و با استفاده از هر ابزار) از جمله بحث‌های کلیدی دیگری هستند که خارج از حوزه‌ی مهارت ارائه قرار دارند و در درس مهارت ارتباطی مورد توجه قرار می‌گیرند.

متمم بر این باور است – و در طراحی درس‌ها این پیش‌فرض را دارد – که دوستان عزیزی که علاقمند به بهبود و توسعه مهارت ارائه مطلب هستند، وقت و حوصله‌ی بیشتری به خرج می‌دهند و درس‌های مهارتهای ارتباطی را نیز حتماً در کنار درس‌های مهارت ارائه و ترجیحاً قبل از آنها می‌خوانند.

شاید این مسیر کمی طولانی‌تر باشد، اما قطعاً دستاوردهای ماندگارتری دارد.

متمم چه مسیری را برای یادگیری و بهبود مهارتهای ارتباطی توصیه می‌کند؟
ثبت نام در درس مهارت ارتباطی

با توجه به اینکه دسترسی به برخی درس‌های مرتبط با مهارت ارتباطی (مثل شخصیت شناسی و تحلیل رفتار متقابل و مهارت سخنرانی) صرفاً برای کاربران ویژه متمم وجود دارد و نیز اینکه مطالعه‌ی تدریجی آن با تمرین‌ها و حاشیه‌ها و درس‌های جانبی، حدود سه تا پنج ماه از وقت شما را خواهد گرفت، پیشنهاد ما این است که برای استفاده از این مباحث، فعلاً یک اعتبار سه ماهه (۷۰ هزار تومان) یا به تدریج چند اعتبار یک ماهه (هر ماه ۲۷ هزار تومان) خریداری کنید.

در این سه ماه، علاوه بر درسهای مذکور به سایر درس‌های ویژه متمم هم دسترسی خواهید داشت.

در مقایسه با بسیاری از مهارت‌های دیگر، در مهارت ارتباطی نمی‌توان به سادگی یک زنجیره‌ی مشخص برای یادگیری پیشنهاد کرد و یا به صورت جدی و رسمی، از پیش‌نیاز بودن برخی مهارتها برای یادگیری  سایر مهارت‌ها حرف زد.

به عبارتی، هر کس ممکن است بسته به علاقه و نیاز و سلیقه‌ی خود، مسیر متفاوتی را انتخاب کند.

با این حال، در صورتی که ترجیح می‌دهید سبک و شیوه‌ی پیشنهادی متمم را رعایت کنید، شاید مسیر زیر یکی از مسیرهای مناسب و قابل استفاده باشد.

گام اول: تحلیل نقاط قوت و ضعف در مهارتهای ارتباطی

در سلسله درس‌های مهارت‌های ارتباطی، درس کوتاه اما مهمی داریم که می‌تواند تا حدی ابعاد و جزئیات و حواشی زمین بازی برای بهبود مهارت ارتباطی را برایمان شفاف‌تر کند:

البته نباید از عنوان این درس این‌گونه برداشت کنیم که به هر حال، از همان ابتدا قرار است ایراد‌هایی در خودمان پیدا کنیم.

بلکه پرسش‌های مطرح شده در این درس، کمک می‌کنند که ذهن‌مان روی بحث مهارت ارتباطی فعال‌تر شود و اولویت‌های یادگیری برایمان شفاف‌تر شود.

اولویت‌هایی که ممکن است برای هر فرد، در مقایسه با فرد دیگر متفاوت باشند.

گام دوم: گوش دادن به فایل صوتی مهارتهای ارتباطی

یک فایل صوتی نیم ساعتی هم درباره معرفی درس مهارتهای ارتباطی در نظر گرفته‌ایم که می‌توانید قبل از ورود به بحث‌های دیگر، به آن گوش بدهید.

البته بخش قابل توجهی از فایل، تاکید بر اهمیت درس و معرفی زیرمجموعه‌های مختلف درس است. بنابراین اگر به اندازه‌ی کافی به این بحث علاقه دارید و لازم نیست کسی برای شما، اهمیت آن را تکرار کند، شاید ترجیح بدهید در وقت‌تان صرفه‌جویی کنید و به این فایل گوش ندهید.

گام سوم: مرور تاریخچه تحول نیازهای ارتباطی انسان

نیازهای ارتباطی ما انسان‌ها در طول تاریخ ثابت نبوده است.

زمانی حداکثر تعامل ما با دیگران، در حد همکاری برای شکار یا تقسیم دستاورد شکار بود.

امروز از ارتباط و گفتگو، برای انتقال دانسته‌ها و تجربیات، برای بیان کردن مدل ذهنی خود و نیز برای شرح پیچیده‌ترین و انتزاعی‌ترین احساسات‌مان استفاده می‌کنیم.

هر چه این تاریخچه‌ی تحول نیازهای ارتباطی را بهتر بشناسیم، درک بهتری از کارکرد مهارت‌های ارتباطی برای زندگی امروز خواهیم داشت.

همچنین بهتر درک می‌کنیم که باید چه انتظاراتی از درس مهارت ارتباطی در متمم داشته باشیم.

به همین علت، یک درس مستقل را به نیازهای ارتباطی انسان و تاریخچه تحولات آن در طول زمان اختصاص داده‌ایم:

گام چهارم: مفهوم ارتباط اثربخش

مفهوم اثربخشی، یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم در یادگیری مهارتها محسوب می‌شود.

در ساده‌ترین شکل نگاه به اثربخشی (که البته در عین سادگی، دقیق و کامل هم هست) می‌‌توانیم توجه به اثربخشی را در دو بخش مورد بحث قرار دهیم:

  • آیا می‌دانم که هدف نهایی من چیست؟
  • آیا مطمئن هستم که مسیری که طی می‌کنم و ابزاری که به کار می‌گیرم، من را به آن هدف نزدیک می‌کند و با آن هدف همسو است؟

به همین علت، منطقی است که در کنار وقتی که به یادگیری مهارت‌های ارتباطی اختصاص می‌دهیم، همواره به اثربخشی ارتباط هم فکر کنیم.

گام پنجم: انواع شیوه‌های ارتباطی (کلامی – غیرکلامی)

شاید هنگام حرف زدن از انواع شیوه های ارتباطی در درس مهارتهای ارتباطی، بلافاصله ترکیبی از بحث‌های مهارت کلامی و زبان بدن را به خاطر بیاورید.

اما مهارت‌های ارتباطی مجموعه بسیار گسترده‌تری از بحث‌ها را شامل می‌شود.  استفاده از هر شیوه‌ای برای ارسال یا دریافت پیام را می‌توان زیرمجموعه‌ای از بحث مهارت ارتباطی در نظر گرفت. 

مهارت ارتباط غیرکلامی

 ما در متمم درس‌های ارتباطات غیرکلامی را تا کنون در قالب دو مجموعه‌ی مستقل تولید، تنظیم و ارائه کرده‌ایم:

زبان بدن و ارتباط غیرکلامی     روانشناسی محیطی

هر دو مجموعه‌ی فوق (مانند تمام درس‌های متمم) در حال توسعه و تکمیل هستند و به تدریج به درس‌های آن‌ها افزوده می‌شود.

اگر چه پیشنهاد می‌کنیم که نگاهی به درس‌های ارتباط غیرکلامی و زبان بدن و روانشناسی محیطی بیندازید، اما اگر نظر متمم را بخواهید، ما پیشنهاد می‌کنیم به خاطر اینکه در حاشیه‌ها غرق نشوید و اصل موضوع را فراموش نکنید، مطالعه‌ی سایر درس‌های متمم را – که در ادامه‌ی همین سلسله مطالب مطرح شود و در زیر همین درس‌ هم به ترتیب فهرست شده‌اند – در اولویت قرار دهید.

گام ششم: انواع شیوه‌های ارتباطی (دیجیتال – غیردیجیتال)

شاید اگر چند سال پیش به یک کتاب دانشگاهی مربوط به مدیریت ارتباطات مراجعه می‌کردید، این نوع تقسیم‌بندی را کمتر مشاهده می‌کردید.

همچنین احتمالاً امروز هم در بسیاری از دانشگاه‌ها، هنوز تقسیم‌بندی حاکم، تقسیم مهارتهای ارتباطی به ارتباط کلامی و ارتباط غیرکلامی است.

اما باید به خاطر داشته باشیم که شرایط امروز دنیا و رواج گسترده و ارزان قیمت تکنولوژیهای مخابراتی باعث شده که ارتباطات دیجیتال (چه از نوع آنلاین و چه آفلاین) سهم قابل توجهی از ارتباطات ما انسان‌ها را به خود اختصاص دهند.

شرایط، نیازها، فرصت‌ها، تهدیدها، نقاط قوت و محدودیت‌های ارتباط دیجیتال، تفاوت زیادی با شکل سنتی ارتباط (ارتباط فیزیکی شفاهی یا مکتوب) دارد و منطقی است که در فضایی تخصصی و مستقل مورد بحث قرار گیرد.

گام هفتم: لایه‌ی زیرین بحث‌ها و گفتگوها – پیام‌های پنهان در کلمات

کلمات و بحث‌های مرتبط با انتخاب و به کارگیری کلمات، آن‌قدر برای متمم و متممی‌ها مهم بوده که درس پرورش تسلط کلامی به صورت اختصاصی برای پرداختن به این موضوع در نظر گرفته شده و منتشر می‌شود.

با این حال، بخشی از بحث انتخاب کلمات و جمله‌ها و جمله‌بندی‌ها در گفتگو، بیش از آنکه به تسلط کلامی بازگردد به تسلط ما بر مهارت ارتباطی باز می‌گردد:

  • اینکه در درون خودمان، واقعاً بدانیم چه می‌خواهیم بگوییم.
  • اینکه بتوانیم خواسته‌ی خود را به بهترین شکل ممکن بیان کنیم.
  • اینکه بخواهیم و بتوانیم مطمئن شویم که طرف مقابل هم، پیام ما را به همان شکل که مد نظر ما بوده دریافت کرده است.

ما درس‌های متعددی در بحث مهارت‌های ارتباطی با هدف توجه به پیام‌های پنهان در کلمات طراحی کرده‌ایم که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • گفتگو با خود
  • کلمات عینی و کلمات ذهنی
  • جبر محیطی پنهان در جملات
  • مقایسه به عنوان یک قضاوت
گام هشتم: ابزارهای ارتباطی (Communication Tools)

هیچکس نمی‌تواند ادعا کند که فهرست کاملی از ابزارهای ارتباطی تهیه و تدوین کرده است.

اما به هر حال هر یک از ما با شنیدن ابزارهای ارتباطی، چند مثال را به خاطر می‌آوریم و طبیعتاً بسته به شرایط خود و نیازهایمان، احتمالاً تسلط بیشتر بر تعدادی از آنها را در اولویت قرار می‌دهیم.

برخی از مهم‌ترین ابزارهای ارتباطی به شرح زیر هستند:

 گفتگو: گفتگو کردن با یک نفر دیگر، یکی از قدیمی‌ترین ابزارهای ارتباطی انسان است. جالب اینجاست که هنوز هم یکی از چالش‌برانگیزترین ابزارهاست. بخش مهمی از ضعف‌های ارتباطی ما انسان‌ها به شکلی با ضعف در مهارت گفتگو در ارتباط است. متمم هم در تکمیل و توسعه درس مهارتهای ارتباطی خود، بحث مهارت گفتگو را در اولویت قرار می‌دهد


مهارت های موفقیت در زندگی (2)

شاید بهترین چیزها در زندگی رایگان باشند، ولی به این معنی نیست که بدون صرف وقت، رنج و تلاش، و پشتکار به‌دست می‌آیند. یادگیری مهارت‌های مهم زندگی هم دقیقا همین‌طور است

 یکی از خوانندگان وب‌گاه کورا که می‌خواست بداند کدام استعدادها ارزش سرمایه‌گذاری را دارند، این سوال را مطرح کرد: مفیدترین و سخت‌ترین مهارت‌هایی که می‌توان یادگرفت کدام هستند؟ ما نکات کلید مورد علاقه‌مان را مشخص کرده‌ایم.

۱. زمان را مدیریت کنید

مدیرت موثر زمان یکی از ارزشمندترین مهارت‌ها برای کارمندان است. هیچ روش یگانه‌ی درستی وجود ندارد، باید سیستمی پیدا کنید که برای شما مناسب است و آن را دنبال کنید.

آلینا گیژنگوژوسکا توضیح می‌دهد: “برای من سخت‌ترین چیزی که باید یاد می‌گرفتم چگونه برنامه‌ریزی کردن بود”، او می‌نویسد: “نه این‌که اجرا کردن برنامه سخت باشد، بلکه آن‌چه سخت است درست کردن فهرستی طولانی از کارهایم است و زمان‌بندی آن طوری که واقعا بتوانم مطابق زمان‌بندی از عهده‌ی انجامش بر بیایم”

 

۲. با دیگران هم‌دردی کنید

کامیا تیلور می‌نویسد: “شما می‌توانید منظم‌ترین، باهوش‌ترین، و حتی ثروتمندترین فرد دنیا باشید، ولی اگر همدردی با دیگران برای‌تان مهم نباشد چیزی جز یک آدم جامعه‌ستیز نیستید.”همان‌طور که جین وردواند، صاحب کسب‌وکار، می‌گوید هم‌دردی یکی از توانایی‌های اساسی بشر است که کسب‌وکار مدرن خیلی راحت از آن صرف نظر می‌کند.

او می‌نویسد: “هم‌دلی-توانایی درک احساسات دیگران- چیزی است که فروش‌های خوب را به ارمغان می‌آورد و واقعا به‌طور فوق‌العاده‌ای به آدم‌ها خدمت‌رسانی می‌کند. هم‌دلی، یا از منظر روحیه‌ی تیمی –روح هم‌بستگی- آدم‌ها را به تلاش بیش‌تر برمی‌انگیزد. هم‌دلی کارمندان را برآن می‌دارد بی‌علاقگی را از خود برانند، و تا جایی که امکان دارد تلاش کنند، چون آنها به چیزی فراتر از دستمزد می‌اندیشند.”

 

۳. به خواب تسلط پیدا کنید

راه‌‌کارهای زیادی برای خواب تجویز شده‌است که دنبال کردن آنها اغلب سخت است. ولی بدون درنظر گرفتن آن‌چه انتخاب خودتان است، اگر آدابی برای خواب ایجاد کنید، می‌توانید مطمئن باشید شب پرآرامشی دارید. مطالعات بی‌شماری نشان داده‌است اگر زمان‌بندی ثابتی برای خواب‌تان داشته‌باشید خواب رفتن و بیدار شدن آسان‌تر خواهدشد و در کل به بهبود خواب کمک می‌کند.

 

۴. به خودتان حرف‌های مثبت بزنید

شابیت سیگنال می‌نویسد: “درنهایت هیچ اهمیتی ندارد دیگران درموردتان چه فکری می‌کنند، اما قطعا این‌که خودتان چه فکری می‌کنید مهم است، و ایجاد این سطح از اعتماد به‌نفس و توانایی باور خودتان، آن هم زمانی که هیچ‌کس شما را باور ندارد، زمان‌بر است.”روی دیگر این سکه، این است که به خودتان حرف‌های منفی بزنید، که بتسی مایرز، بنیان‌گذار و مدیر مرکز زنان و کسب‌وکار در دانشگاه بنتلی معتقد است این می‌تواند به‌تدریج اعتماد به‌نفس شما را از بین ببرد.

 

۵. پشتکار داشته‌باشید

خلیل سید می‌نویسد اگر دارید برنامه‌ی ورزش روزانه‌ی جدیدی را امتحان می‌کنید، برای آزمون ورودی مدرسه‌ی حقوق درس می‌خوانید، یا روی پروژه‌ی مهمی کار می‌کنید، برای کسب هر موفقیتی، پشتکار حیاتی است. او توضیح می‌دهد آدم‌ها اغلب هنگامی که به قله می‌رسند از سخت‌کوشی دست می‌کشند، اما برای این‌که در صدر باقی بمانند باید در کارشان سخت‌کوش‌تر از قبل باشند و پشتکار بیش‌تری داشته‌باشند.

 

۶. کمک خواستن

لوییس کریستی می‌نویسد: “یک بار در مصاحبه‌ی شغلی به من گفتند”اگر نتوانی در زمان نیاز کمک بخواهی نمی‌توانی این شغل را داشته‌باشی.”طبیعتا گفتم می‌توانم. بعدها فهمیدم فرد قبلی افتضاح بزرگی به بار آورده‌است چون توان کافی نداشته اما نتوانسته‌است به آن اعتراف کند و از کسی کمک نخواسته‌است.”

او توضیح می‌دهد این‌که بفهمید چه وقت به کمک نیاز دارید و کمک خواستن به‌طور شگفت‌آوری سخت است و بیش‌تر به این دلیل که هیچ‌کس دوست ندارد به عنوان فردی ضعیف یا بی‌کفایت شناخته‌شود.

اما اخیرا پژوهشی از مدرسه‌ی بازرگانی هاروارد اشاره کرده‌است این کار باعث می‌شود شما لایق‌تر دیده‌شوید نه نالایق. بر اساس نظر مولفان این پژوهش وقتی از آدم‌ها مشورت می‌خواهید، هوش و تخصص‌شان را به رسمیت می‌شناسید، و این احتمال جلب علاقه‌شان را به شما بالا می‌برد.

 

۷. بدانید چه وقت باید ساکت شوید- و واقعا ساکت شوید

روشنا نظیر می‌نویسد: “شما نمی‌توانید راه بروید و دائم از هرچیزی که در این دنیا به نظرتان خوب نمی‌آید گلایه کنید. گاهی فقط لازم است ساکت شوید.” در خیلی از موارد خوددار بودن بهترین کار است. آنوشا جانا می‌نویسد: “وقتی عصبانی، ناراحت، برانگیخته، یا ناامید هستیم، هرچیزی را که به ذهن‌مان می‌رسد بروز می‌دهیم.” و احتمالا بعدها پشیمان می‌شویم. یکی از ارزشمندترین مهارت‌هایی که باید یاد بگیرید این است که وقتی برانگیخته هستید دهان‌تان را ببندید، و البته یکی از سخت‌ترین مهارت‌ها است.

 

۸. گوش کنید

ریچارد کاریگا می‌گوید همراه با سکوت گوش کردن می‌آید. نیکول لیپکین نویسنده‌ی”چه چیزی شب‌ها مدیران را بیدار نگه‌می‌دارد”، قبلا به بیزینس اینسایدر گفته‌بود: “بیش‌تر ما در محل کار در انبوه کارهایی که باید انجام بدهیم غرق می‌شویم-پیام‌های فوری، زنگ تلفن. منظورم این است که مغز ما قبل از این‌که از کار بیفتد قطعا می‌تواند مقدار زیادی اطلاعات را تحمل کند.

یک توصیه برای گوش کردن موثر این است که آن‌چه را شنیده‌اید برای طرف مقابل تکرار کنید. لیپکین گفت: “اگر همه با هم تفاهم داشته‌باشند کارها خیلی آسان‌تر خواهدبود.”

 

۹. سرتان به کار خودتان باشد

آروشی رودرا می‌نویسد: “خیلی طول می‌کشد تا این را یاد بگیرید و به آن مسلط شوید”. او می‌گوید سرک کشیدن در کارهای دیگران فایده‌ای ندارد و وقت و توان‌تان را تلف می‌کند.”شما حق ندارید قبل از این‌که از شما بخواهند نظر بدهید، حتی اگر آخرین آدم خوبی باشید که وجود دارد.”

 

۱۰. به افکارتان مسلط شوید

مارک گیورت می‌نویسد اگر می‌خواهید کارهایی را که دوست دارید انجام دهید و در کارهایی که دوست دارید موفق شوید، باید افکارتان را آگاهانه هدایت کنید. او می‌گوید: “چالش این است که ما محصول تجربیات گذشته‌مان هستیم و همه‌ی افکارمان نتیجه‌ی این است. با این حال گذشته با آینده برابر نیست.”


مهارت های موفقیت در تحصیل

مهارت های موفقیت در تحصیل

آشنایی و به کارگیری مجموعه فنون و روش هایی که منجر به فهم بهتر مطالب درسی و پیشرفت و موفقیت تحصیل می شود را مهارت های موفقیت می گوییم

موفقیت نوعی توانایی است که راه رسیدن به هدف را برای ما آسان می سازد. موفقیت یک سفر است که در تمام ابعاد و جنبه های زندگی جریان دارد.

ما هر که هستیم و در هر کجا و با هر شرایط که زندگی می کنیم، می توانیم در رسیدن به خواسته های ارزشمند خود موفق باشیم، ولی باید بدانیم که موفقیت رایگان به دست نمی آید، قیمت آن بذل کوشش و جدیت دائمی از سوی ماست. برای کسب موفقیت تنها به دست آوردن اطلاعات و دانش کفایت نمی کند، بلکه به کارگیری و تمرین مستمر آن اطلاعات است که ما را به مقصود می رساند. دانش و اطلاعات به کار گرفته شده و تمرین شده را «مهارت» می نامند. موفقیت در تحصیل نیازمند دو چیز است:

۱) علاقه

۲) مهارت (کاربرد ماهرانه فنون و روش ها.)

اگر کسی نسبت به تحصیل بی علاقه است، علت را بیرون از خود جست وجو نکند و برای ایجاد علاقه به والدین هم توصیه می شود، صرفاً از ابزارهای بیرونی استفاده نکنند، چرا که تقویت انگیزه های درونی فرد و حذف ابزارها و فشارهای بیرونی است که می تواند او را در کسب موفقیت در تحصیل کمک کند. در این نوشته برآنیم مهارت های موفقیت در تحصیل را برای خانواده ها و تمامی دانش آموزان به ویژه دبیرستانی ها و کنکوری ها بیان نماییم تا همه علاقه مندان به تحصیل بتوانند با کسب موفقیت های تحصیلی و تحقق هدف های ارزشمند خود همواره احساس شادمانی و نشاط بیشتری داشته باشند.

● مهارت های موفقیت در تحصیل

آشنایی و به کارگیری مجموعه فنون و روش هایی که منجر به فهم بهتر مطالب درسی و پیشرفت و موفقیت تحصیل می شود را مهارت های موفقیت می گوییم.

● نقش والدین و مربیان در موفقیت تحصیلی

بهتر است ما به عنوان والدین یا مربیان، از کودکی به فرزندان خود یاد بدهیم که چگونه یاد بگیرند تا ضمن پایداری مطالب آموخته شده قادر باشند تغییرات مفید و مطلوب را در خود بیش از پیش به وجود آورند. در شیوه های جدید آموزشی گفتن، شرح دادن، رونویسی کردن، حفظ کردن و تلاش هایی از این قبیل را نمی توان آموزش نامید، آموزش بایستی به مغز تلنگر بزند و او را به سوی یادگیری سوق دهد و میل به یادگیری را در او تحریک کند. یادگیری بدون انگیزه و تفکر مانع کشف و بروز استعداد و خلاقیت فرزندان می شود، اگر آموزش با تفکر و انگیزه توام باشد و یادگیرنده را درگیر کند، منجر به یادگیری های عمیق در او می شود.

● انواع مهارت های موفقیت در تحصیل

از نظر صاحبنظران و کارشناسان آموزشی مهم ترین مهارت هایی که می تواند منجر به موفقیت تحصیلی شود به قرار زیر است:

رمز برخورداری از این مهارت ها دانستن، تمرین و به کارگیری هرچه بیشتر آن هاست، هدف گذاری، برنامه ریزی درسی، روش صحیح مطالعه، تقویت حافظه، تمرکز و دقت، تغذیه و استراحت، امتحان، آرامش، مدیریت زمان، کنکور.

۱) هدف

هدف موضوع یا جایگاهی است که برای رسیدن به آن فکر و تلاش می کنیم، اگر ندانیم به کجا می رویم رسیدن به مقصد دشوار و به تعبیری ناممکن است. شاید به جرأت بتوان گفت یکی از مهم ترین دلایلی که دانش آموزان در کنکور موفق نمی شوند، نداشتن هدف است. پاسخ بسیاری از دانش آموزان به این سؤال «دوست داری در چه رشته دانشگاهی قبول شوی؟ این است که فرقی نمی کند، فقط یک رشته خوب باشد! پس برای موفقیت اولین گام انتخاب هدف است.

۲) برنامه ریزی

برنامه ریزی حرکتی هوشمندانه، منطقی و مرحله بندی شده برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است. صاحبنظران علم مدیریت معتقدند اگر ۲۰ درصد از زمان خود را صرف برنامه ریزی کنیم، ۸۰ درصد باقیمانده را با اطمینان بیشتری قدم برخواهیم داشت. مطالعه نتیجه تحقیقات بیانگر آن است که بیشترین اطلاعات از طریق مطالعه به دست می آید، بنابراین مطالعه مهم ترین شیوه یادگیری است که با خواندن، یادداشت برداری، مرور کردن و تمرکز همراه است. مطالعه بدون شناخت و به کارگیری روش صحیح مطالعه ممکن است نه تنها موفقیت تحصیلی را به همراه نداشته باشد، چه بسازمینه بی علاقگی فرد را از درس و تحصیل نیز فراهم نماید. برای کسب موفقیت تحصیلی علاوه برداشتن علاقه به مطالعه، آشنایی با روش صحیح مطالعه نیز ضروری است. روش صحیح مطالعه نیازمند آگاهی از تکنیک ها، شرایط موفقیت ها و عوامل محیطی است که به نسبت نوع درس مورد مطالعه متفاوت است. به کاربردن فنون ماهرانه مطالعه ما آن را آسانتر و لذت بخش تر می نماید و در نتیجه علاقه به مطالعه را افزایش می دهد. حافظه، مغز انسان دارای میلیاردها سلول زنده است و در صورتی که روش صحیح استفاده از این توانایی نامحدود را بیاموزیم، از موفقیت لذت خواهیم برد. مغز انسان از دو نیمکره چپ و راست تشکیل شده است. نیمکره چپ مربوط به حفظیات فرمول و محاسبات است و نیمکره راست مربوط به تصویر، رنگ، خلاقیت و نمایش است. بیشتر انسان ها تنها از نیمکره چپ خود استفاده می کنند. درحالی که حافظه بلند مدت در نیمکره راست انسان قرار دارد. آشنایی با انواع حافظه، روش انتقال مطالب به حافظه بلند مدت، روش رسم نمودارهای حافظه و رعایت فواصل زمانی مرور درسی و منحنی فراموشی به ما کمک خواهد کرد که در مطالعه و یادگیری دروس احساس موفقیت بیشتری داشته باشیم. تغذیه و استراحت، کسب موفقیت تحصیلی مستلزم توجه به تمامی نیازها از جمله نیاز جسمی، عاطفه، اجتماعی و... می باشد.

آگاهی از روش های تغذیه و استراحت صحیح می تواند در موفقیت تحصیلی موثر باشد، برای مثال این که بدانیم مصرف چه موادغذایی حافظه را تقویت می کند؟ کدام موادغذایی خستگی را کاهش داده و بازدهی بیشتری ایجاد می کند؟

شب قبل از امتحان کنکور، صبح امتحان کنکور مصرف چه موادغذایی مناسب تر است؟ میزان و فواصل خواب و استراحت در برنامه ریزی درسی تا چه حد است؟چگونه می توان با کنترل عوامل محیطی و به کار بردن راهبردهای رفتاری بیشترین انرژی را در هنگام خواب دریافت کرد؟

در امتحان معمولا چیزی بالاتر از معلومات شخصی فرد را مورد آزمایش قرار می دهند. گاهی افراد اظهار می دارند درس را خیلی خوب خوانده اند، اما از امتحان نتیجه دلخواه را کسب نکرده اند. در امتحان فکر، آرامش، نظم، توانایی انتقال، میزان دریافت و درک مطالب فرد نیز مورد سنجش و اندازه گیری قرار می گیرد. کسب فنون و مهارت های (قبل از امتحان- حین امتحان- بعداز امتحان) به دانش آموز کمک می کند تا به موفقیت تحصیلی خود بیفزاید.

آرامش، هر پدیده و موقعیت جدیدی با اضطراب و نگرانی همراه است. درس پاسخ دادن، امتحان، کسب رتبه برتر در کلاس، کنکور و... همه این ها به میزانی که در تجربه نیامده باشد اضطراب آورتر است. از آن جایی که داشتن آرامش باعث می شود تا بتوانیم از تمامی توانایی هایمان به صورت کامل استفاده کنیم، موفقیت در تحصیل در گرو توجه ویژه دانش آموزان به عوامل زمان است، زمان صحیح برای برنامه ریزی مطالعه، استراحت، مرور درس ها از همه مهمتر مدیریت زمان در جلسات آزمون. دانش آموزانی هستند که با داشتن اطلاعات علمی بسیار بالا و دلیل عدم مدیریت زمان در جلسه آزمون فرصت نمی کنند به همه سؤالات پاسخ دهند. به خاطر داشته باشیم حتی کسب رتبه های برتر در کنکور فقط با داشتن اطلاعات علمی میسر نیست، زیرکی و استفاده درست از وقت نیز نکته مهمی است بایستی به آن توجه نمود.کنکور، با اذعان به این که ورود به دانشگاه به هیچ وجه به منزله موفقیت در زندگی محسوب نمی شود، ولی از نظر مراحل تحصیلی رسیدن به قله تحصیل در مدارس، شرکت در آزمون کنکور ورود به دانشگاه می باشد که خود نیازمند تکنیک ها و مهارت های ویژه ای است که متاسفانه خیلی ها فقط یکی دوسال آخر دبیرستان به فکر آن می افتند، در صورتی که اگر از قبل جزو اهداف ما قرار گرفته باشد رسیدن به آن بسیار سهل و آسان است.

ولی باور داشته باشیم که: اگر کوهنورد بداند که می خواهد به کدام قله برسد، حتما فاتح آن خواهد شد.


  • مهارت های زندگی                               این توانایی فرد را قادر می سازد تا به طور مؤثرتری مسائل زندگی را حل نماید . مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند ، استرس روانی ایجاد می کنند که به فشار جسمی منجر می شود.

امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی اند.و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات ان آسیب پذیر نموده است.
-
مهارتهای زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره مقابله کنند.

مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند .
-
این مهارتها عبارتند از:
• خودآگاهی / همدلی
• ارتباط / روابط بین فردی
• تصمیم گیری / حل مساله
• تفکر خلاق / تفکر انتقادی
• مقابله با هیجانات / مقابله با استرس

 

تعریف مهارتهای ده گانه زندگی
-
خودآگاهی
خودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.
-
 همدلی
همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد  درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.

 ارتباط مؤثر
این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواندنظرها ، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران ، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.
-
 روابط بین فردی
این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و مؤثر فرد با انسانهای دیگر کمک می کند. یکی از این موارد ، توانایی ایجاد روابط دوستانه است.که در سلامت روانی و اجتماعی ، روابط گرم خانوادگی ، به عنوان یک منبع مهم روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی دارد.
 تصمیم گیری
این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو مؤثرتری در مورد مسائل تصمیم گیری نماید. اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمالشان تصمیم گیری کنند ، جوانب مختلف انتخاب را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند ، مسلما در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت.
-
 حل مسأله
این توانایی فرد را قادر می سازد تا به طور مؤثرتری مسائل زندگی را حل نماید . مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند ، استرس روانی ایجاد می کنند که به فشار جسمی منجر می شود.
-
 تفکر خلاق
این نوع تفکر هم به مسأله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند . با استفاده از این نوع تفکر ، راه حلهای مختلف مسأله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی می شوند . این مهارت ، فرد را قادر می سازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم خود را دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی مطرح نیست ، با سازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.
-
 تفکر انتقادی
تفکر انتقادی ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است . آموزش این مهارت ها ، نوجوانان را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها ، فشار گروه و رسانه های گروهی مقاومت کنند و از آسیب های ناشی از آن در امان بمانند.
-
  توانایی حل مسأله
این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجان ها را در خود و دیگران تشخیص دهد ، نحوه تأثیر هیجان ها بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد . اگر با حالات هیجانی ، مثل غم و خشم یا اضطراب درست برخورد نشود این هیجان تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی خواهد گذاشت و برای سلامت پیامدهای منفی به دنبال خواهند داشت.
-
 توانایی مقابله با استرس
این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تأثیر آنها بر فرد است . شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان ، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار و استرس را کاهش دهد.

 اجزای مهارتهای ده گانه زندگی

 خودآگاهی
•          آگاهی از نقاط قوت
•          آگاهی از نقاط ضعف
•          تصویر خود واقع بینانه
•          آگاهی از حقوق و مسئولیت ها
•          توضیح ارزشها
•          انگیزش برای شناخت

 مهارتهای ارتباطی
•          ارتباط کلامی و غیرکلامی موثر
•          ابراز وجود
•          مذاکره
•          امتناع
•          غلبه بر خجالت
•          گوش دادن

 همدلی
•          علاقه داشتن به دیگران
•          تحمل افراد مختلف
•          رفتار بین فردی همراه با پرخاشگری کمتر
•          دوست داشتنی تر شدن (دوستیابی)
•          احترام قائل شدن برای دیگران

 مهارتهای بین فردی
•          همکاری و مشارکت
•          اعتماد به گروه
•          تشخیص مرزهای بین فردی مناسب
•          دوستیابی
•          شروع و خاتمه ارتباطات

 مهارتهای حل مسأله
•          تشخیص مشکلات علل و ارزیابی دقیق
•          درخواست کمک
•          مصالحه (برای حل تعارض)
•          آشنایی با مراکزی برای حل مشکلات
•          تشخیص راه حل های مشترک برای جامعه

 مهارتهای تفکر خلاق
•          تفکر مثبت
•          یادگیری فعال ( جستجوی اطلاعات جدید )
•          ابراز خود
•          تشخیص حق انتخاب های دیگر ( برای تصمیم گیری )
•          تشخیص راه حل های جدید برای مشکلات

 مهارتهای مقابله با هیجانات
•          شناخت هیجان های خود و دیگران
•          ارتباط هیجان ها با احساسات ، تفکر و رفتار
•          مقابله با ناکامی ، خشم ، بی حوصلگی ، ترس و اضطراب
•          مقابله با هیجان های شدید دیگران

 مهارتهای تصمیم گیری
•          تصمیم گیری فعالانه بر مبنای آگاهی از حقایق کارهایی که می توان انجام داد که انتخاب را تحت تأثیر قرار دهد.
•          تصمیم گیری بر مبنای ارزیابی دقیق موقعیت ها
•          تعیین اهداف واقع بینانه
•          برنامه ریزی و پذیرش مسئولیت اعمال خود
•          آمادگی برای تغییر دادن تصمیم ها برای انطباق با موقعیت های جدید 

 مهارتهای تفکر انتقادی
•          ادراک تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر ارزشها ، نگرشها و رفتار
•          آگاهی از نابرابری ، پیشداوری ها و بی عدالتی ها
•          واقف شدن به این مسئله که دیگران همیشه درست نمی گویند
•          آگاهی از نقش یک شهروند مسئول

 مهارتهای مقابله با استرس
•          مقابله با موقعیتهایی که قابل تغییر نیستند
•          استراتژی های مقابله ای برای موقعیت های دشوار ( فقدان ، طرد ، انتقاد)
•          مقابله با مشکلات بدون توسل به سوء مصرف مواد
•          آرام ماندن در شرایط فشار
•          تنظیم وقت

مهارت چیست

واژه‌ی مهارت و صفت ماهر در ادبیات و نوشتار ما تازگی ندارد و در اشعار و گفته‌های کهن هم به‌کار رفته است.

اما معنای این اصطلاح در طول زمان، تغییر کرده است.

ما – و مردم بسیاری از فرهنگ‌های دیگر – اصطلاحات استادکار ماهر و نقاش ماهر را به‌کار می‌برده‌ایم، اما از ماهر بودن مثلاً در تصمیم گیری یا آموزش استفاده نمی‌کرده‌ایم.

شاید به همین علت، اصطلاح چیره دست و ماهر (یکی فارسی و دیگری عربی) تا حدی مترادف فرض می‌شده‌اند. وقتی از چیره دست استفاده می‌کنیم، یعنی مهارت را بسیار فیزیکی و مکانیکی دیده‌ایم.

سنجش و اندازه گیری مهارت هم چالش‌های فراوانی داشته و دارد. در حدی که سازمان OECD در گزارشی که درباره‌ی تحلیل وضعیت مهارت نیروی کار و نوآوری منتشر کرده، به این نکته اشاره می‌کند که مهارت به علت دشواری اندازه‌گیری، در موارد بسیاری صرفاً به عنوان ترکیبی از آموزش رسمی، آموزش غیررسمی و تجربه در نظر گرفته می‌شود (+)

خود ما هم در فرهنگ‌مان این تجربه را داریم و می‌دانیم که بسیاری از ما، وقتی از نیروی کار ماهر حرف می‌زنیم، معمولاً به چنین فاکتورهایی فکر می‌کنیم و با این نگرش، نهایتاً مهارت به همان مفهوم آموزش تئوری و داشتن مدرک و Certificate و سابقه کار نزدیک می‌شود.

از سوی دیگر با مرور چند مقاله درباره مهارت و مشاهده‌ی اختلاف‌نظرهای موجود، به اقتصاددان‌ها حق می‌دهیم که وقتی از نیروی کار ماهر حرف می‌زنند، در نهایت به کنترل کردن مدارک و سابقه کار رضایت دهند (به عنوان مثال: مقاله اَت‌وِل و مقاله‌ی اِسپِنِر).